اس ام اس جدید

من و تو





و كه درخت زندگي من هستي كه الاغم را به آن مي بندم
------------------------------------
ورژن اول : رفتم دم گل فروشي هر چي گشتم قشنگ ترين گل رو نديدم نگرانت شدم .

ورژن دوم : رفتم دم گل فروشي هر چي گشتم قشنگ ترين گلم رو نديدم . آخه گوشفند ! چرا اون گل رو خوردي ؟
--------------------------------
---------------------------

مي خواي با سه شماره هيبنوتيزمت كنم و بگم چه جور آدمي هستي ؟ خوب پس با 3 شماره آروم چشمات رو ببند : .... 1...... 2.......3.......

.........................
هنوز كه چشمات بازه؟.................

......................
مي گم چشماتو ببند !................

....................
چرا زير چشمينگاه مي كني ؟.....

...............
اصلا نيازي به هيپنوتيزم نيست

هر خري مي فهمه چه قدر فضولي

------------------------------------


+- +- +- +- +- +-

+- +- +- +- +- +-

+- +- +- +- +- +-

بشين جمع ومنها كن ببين چندمين باره سر كار رفتي ؟

----------------------------

تو را هيچگاه نمي توانم از زندگي ام پاک کنم چون تو پاک هستي مي توانم تو را خط خطي کنم که آن وقت در زندان خط هايم براي هميشه ماندگار ميشوي و وقتي که نيستي بي رنگي روزهايم را با مداد رنگي هاي يادت رنگ مي زنم

----------------------------
دوست داشتن هميشه گـــفتن نيست گاه سکوت است و گاه نگــــــاه ... غـــــريبه ! اين درد مشترک من و توست که گاهي نمي توانيم در چشمهاي يکديگــر نگــــاه کنيم.
------------------------
مي گي عاشق باروني، ولي وقتي بارون مياد چتر به دست مي گيري !! مي گي عاشق برفي ، اما از يه گوله برف مي ترسي !! مي گي عاشق پرنده هايي ، ولي اونا رو ميندازي تو قفس !! مي گي عاشق گلهايي ، ولي اونارو از شاخه مي چيني !! انتظار داري نترسم وقتي مي گي عاشق مني!!!!

-----------------------------
زندگي آب راهي است به نام وفا... ميريزد به جويي به نام صفا... ميرود به رودي به نام عشق... ميرسد به دريايي به نام وداع
--------------------------

خداوند اشك را آفريد تا سرزمين عشق آتش نگيرد....

--------------------
نا له پنداشت که در سينه ي ما جا تنگ است / رفت و برگشت سراسيمه که دنيا تنگ است
--------------------------
بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند
قاب عکس توست اما شيشه ي عمرمن است
بوسه بر مويت زنم ترسم که تارش بشکند
تارموي توست اما ريشه ي عمر من است
----------------------------------
 
کاش در دهکده عشق فراواني بود توي بازار محبت کمي ارزاني بود کاش اگر گاه کمي لطف به هم ميکرديم مختصر بود ولي ساده و پنهاني بود
-------------------------
پايان شد حديث دل ز بس گفتيم و نشنيدي سر امد رشته ي الفت ز بس بستيم و بگسستي دلم امشب براي خنده هايت تنگ تنگ است فقط در دستهاي گرم تو مردن قشنگ است امشب افسا نه هايم تماشائيست
---------------------
لحظه هاي کاغذي خسته ام از آرزوها، آرزوهاي شعاري شوق پرواز مجازي، بالهاي استعاري لحظه هاي کاغذي را، روز و شب تکرار کردن خاطرات بايگاني، زندگي هاي اداري آفتاب زرد و غمگين، پله هاي رو به پايين سقفهاي سرد و سنگين، آسمانهاي اجاري با نگاهي سرشکسته، چشمهاي پينه بسته خسته از درهاي بسته، خسته از چشم انتظاري صندلي هاي خميده، ميزهاي صف کشيده خنده هاي لب پريده، گريه هاي اختياري عصر جدول هاي خالي، پارکهاي اين حوالي پرسه هاي بي خيالي، نيمکت هاي خماري
----------------------
عاقل نباش تا که غم ديگران خوري
ديوانه باش تا که غمت ديگران خورند
زيبا ترين گل با اولين باد پاييزي پرپر شد
با وفاترين دوست به مرور زمان بي وفا شد
اين پرپر شدن از گل نيست از طبيعت است
اين بي وفايي از دوست نيست از روزگار است
--------------------
گرچه نمي شود به تو رسيد ياحتي براي لحظه اي مالك قلب تو شد .

اما براي دوست داشتن تو ‌وسعت تمام دنيا را در اختيار دارم

و مي توانم تو را آن قدر

دوست بدارم كه همه باور كنند حق من در زندگي تو بودي

كه به ناحق از من ربوند
----------------------
زندگي راز بزرگي ست كه در ما جاري است. زندگي فاصله آمدن و رفتن ماست. زندگي وزن نگاهي ست كه در خاطره ها مي ماند. شايد اين حسرت بيهوده كه در دل داري شعله گرمي اميد تو را خواهد كشت. زندگي درک همين اکنون است. زندگي شوق رسيدن به همان فردائيست كه نخواهد آمد
--------------------
دستهايم برايت شعر مي نويسد اما تو هرگز نخواهي خواند آتش عشق در چشمانم غوطه ور مي زند ولي تو هرگز نخواهي ديد نه تو هرگز مرا نخواهي فهميد و من با اين همه اندوه از کنارت خواهم گذشت و باز تو درک نخواهي کرد
------------------------
کاش مي شد عشق را تصوير کرد کاش مي شد عمر را تکثير کرد روي اين گهواره نامهربان کاش مي شد زندگي ترسيم کرد
--------------------
صداي خيس بارون رو مي شنوي؟ آسمون دلش گرفته...آسمون داره اشک ميريزه....... دل خيس آسمون داره داد ميزنه . کجايي پس؟ انگار آسمون هم انتظار مي کشه.. آسمون داره گريه مي کنه.. درست مثل من.. من از شادي اشک مي ريزم اون از غصه... آخه من تو رو دارم و اون نداره
----------------------------
خوشا سوز عشق و خوشا درد عشق

خوشا سينه ي پر درد عشق

خوشا عاشقان و شب تارشان

خوشا ناله هاي دل آزارشان
-------------------------
در عشق مثل خورشيد باش… در مهرباني مثل بارانو در صداقت مثل چشمه
---------------------
تکه هاي قلبم را با تو قسمت مي کنم.
شايد هيچ اثري براين سرماي زمستاني نداشته باشد؛اما.......
براي لحظه اي مي توني ،گرماي عشق واقعي را
در دستانت حس کني!!!!!!!!!!!!!!!

----------------------

به عقيدهء پرنده محبوس آسمان لبريز از پروازهاي برباد رفته است
-----------------------------------

گل تشنه در هواي باراني انتظار باغبان را نمي كشد
-------------------------
به خاطر من نرو به عشقمون تکيه کن بغض تو بشکن آروم اگه مي خاي گريه کن به خاطر من بمون تو خاطرت مي مونم خودم ستارت ميشم تو ميشي آسمونم*به خاطر من بيا من که برات ميميرم بيا و فرياد بزن حرفمو پس مي گيرم

-----------------------
يا تو يا هيچ کس ديگه به خاطر تو مي خونم يا تو يا هيچ کس ديگه قدر چشاتو ميدونم يا تو يا هيچ کس ديگه به خاطر تو مي شکنم يا تو يا هيچ کس ديگه من از تو دل نمي کنم يا تو يا هيچ کس ديگه مي خام بگم دوست دارم يا تو يا هيچ کس ديگه بي تو نفس کم ميارم يا تو يا هيچ کس ديگه مي خام بگم ديوونتم اينو همش دلم ميگه بزار بگم دوست دارم يا تو يا هيچ کس ديگه

-------------------------
آه قحطي ستاره است.قحطي عشق است.قحطي دستي گرم است که دست تو را بگيرد

و بگويد:سلام.قحطي يک لبخند صميمي ست.
-------------------------
هيچ چشمداشتي ندارم از آن هايي که دوست شان مي دارم.از آنها جز اين نمي خواهم*که آزاد باشند.اين حق آنهاست که گاهي بي هيچ دليل وتوجيهي مرا ترک کنند و بروند.دلايل و توجيح ها همواره کاذبند.بنابراين نيازي به آنها ندارم.
----------------------------
هيچ چشمداشتي ندارم از آن هايي که دوست شان مي دارم.از آنها جز اين نمي خواهم*که آزاد باشند.اين حق آنهاست که گاهي بي هيچ دليل وتوجيهي مرا ترک کنند و بروند.*دلايل و توجيح ها همواره کاذبند.بنابراين نيازي به آنها ندارم.
-----------------------------
دوست داشتم در سرزميني به دنيا مي آمدم که مردمش جُز از عشق نمي گويند،*جزازعشق نمي نويسند،جُز خواب عشق را نمي بينند، وجز از عشق نمي ميرند.*البته هيچ سرزميني اين گونه نيست.افسوس!
-------------------------
اگر کسي را دوست داري راحت از او دست مکش چون ممکن است ديگر کسي را به اندازه ي او دوست نداشته باشي و اما اگر کسي تو را دوست داشت راحت از او دست برندار چون ممکن است ديگر کسي تو را به اندازه ي او دوست نداشته باشد
------------------------
تلخ ترين خاطره فرهاد شيرين است.
---------------------------
گفته بودي صبر کن تا يک شب اميدت بر آرم
من که در اميد يک شب صبر کردم روزگاري

----------------------
داني دم مرگ شمع به پروانه چه گفت؟ گفت : اي عاشق بيچاره فراموش شدي. سوخت پروانه ولي خوب جوابش را داد. گفت : طولي نکشد که تو نيز خاموش شوي.
----------------------
وقتي بارون مي گيره چشام از عشق تو خيسه
دل برات به قول سهراب زير بارون مي نو يسه
تنها آرزوم هميشه تا يادم نرفته راستي
کاش يه روز به هم بگي من همونم که مي خواستي

------------------------

به عقيدهء پرنده محبوس آسمان لبريز از پروازهاي برباد رفته است
-----------------------------------

گل تشنه در هواي باراني انتظار باغبان را نمي كشد
-------------------------
به خاطر من نرو به عشقمون تکيه کن بغض تو بشکن آروم اگه مي خاي گريه کن به خاطر من بمون تو خاطرت مي مونم خودم ستارت ميشم تو ميشي آسمونم*به خاطر من بيا من که برات ميميرم بيا و فرياد بزن حرفمو پس مي گيرم

-----------------------
يا تو يا هيچ کس ديگه به خاطر تو مي خونم يا تو يا هيچ کس ديگه قدر چشاتو ميدونم يا تو يا هيچ کس ديگه به خاطر تو مي شکنم يا تو يا هيچ کس ديگه من از تو دل نمي کنم يا تو يا هيچ کس ديگه مي خام بگم دوست دارم يا تو يا هيچ کس ديگه بي تو نفس کم ميارم يا تو يا هيچ کس ديگه مي خام بگم ديوونتم اينو همش دلم ميگه بزار بگم دوست دارم يا تو يا هيچ کس ديگه

-------------------------
آه قحطي ستاره است.قحطي عشق است.قحطي دستي گرم است که دست تو را بگيرد

و بگويد:سلام.قحطي يک لبخند صميمي ست.
-------------------------
هيچ چشمداشتي ندارم از آن هايي که دوست شان مي دارم.از آنها جز اين نمي خواهم*که آزاد باشند.اين حق آنهاست که گاهي بي هيچ دليل وتوجيهي مرا ترک کنند و بروند.دلايل و توجيح ها همواره کاذبند.بنابراين نيازي به آنها ندارم.
----------------------------
هيچ چشمداشتي ندارم از آن هايي که دوست شان مي دارم.از آنها جز اين نمي خواهم*که آزاد باشند.اين حق آنهاست که گاهي بي هيچ دليل وتوجيهي مرا ترک کنند و بروند.*دلايل و توجيح ها همواره کاذبند.بنابراين نيازي به آنها ندارم.
-----------------------------
دوست داشتم در سرزميني به دنيا مي آمدم که مردمش جُز از عشق نمي گويند،*جزازعشق نمي نويسند،جُز خواب عشق را نمي بينند، وجز از عشق نمي ميرند.*البته هيچ سرزميني اين گونه نيست.افسوس!
-------------------------
اگر کسي را دوست داري راحت از او دست مکش چون ممکن است ديگر کسي را به اندازه ي او دوست نداشته باشي و اما اگر کسي تو را دوست داشت راحت از او دست برندار چون ممکن است ديگر کسي تو را به اندازه ي او دوست نداشته باشد
------------------------
تلخ ترين خاطره فرهاد شيرين است.
---------------------------
گفته بودي صبر کن تا يک شب اميدت بر آرم
من که در اميد يک شب صبر کردم روزگاري

----------------------
داني دم مرگ شمع به پروانه چه گفت؟ گفت : اي عاشق بيچاره فراموش شدي. سوخت پروانه ولي خوب جوابش را داد. گفت : طولي نکشد که تو نيز خاموش شوي.
----------------------
وقتي بارون مي گيره چشام از عشق تو خيسه
دل برات به قول سهراب زير بارون مي نو يسه
تنها آرزوم هميشه تا يادم نرفته راستي
کاش يه روز به هم بگي من همونم که مي خواستي

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در پنج شنبه 28 مهر 1390برچسب:,ساعت13:52توسط mehdi | |